روزی به رهی دخترکی بود خفن این چیست به تن کرده ای و نیست لباس با عشوه بگفت پاسخم اوبا این حرف گر نیت صرفه جویی داری ای زن
نظرات شما عزیزان:
چون کبک ِ خرامان قدمی روی چمن
صد جور مکمل به رخش مالیده
از عزت ِ نفس ، سر به سما ساییده
یک مانتو به تن داشت چه گویم از آن
از چهار طرف کوته و تنگ و چسبان
بر روی سرش روسری ای بود ، عجب
طولش به گمانم نرسد نیم وجب !
شلوارک برمودایی هم بر پا داشت
آنجا که نباید بشود ، پیدا داشت
آهسته به او گفتمش ای یار عزیز
ای دختر ِ خوب و پاک و محجوب و تمیز
آراستگی یه چیز و مد چیز ِ جداس
"اصلاح نموده ام ز الگو ، مصرف"
اصلا نکن این لباس را هم بر تن
پاسخ:khob in zaye hastesh dg.cheghad fek kardi ino fahmidi?akhe az esme webam malume ke matalebesh chie=))inghadam be maghzet feshar nayar yeho khun damagh mishiaaaa:d
Power By:
LoxBlog.Com |